شرایط سخت زندگی برخی کودکان را به اجبار وارد فضای اجتماعی میکند و برخی دیگر نیز قربانی سودجویی باندهای تکدیگری؛ اما بخش مهم این موضوع نحوه برخورد با این کودکان مظلوم است.
به گزارش کودک پرس ، کودکان کار با معضلات زیادی روبرو هستند، معضلاتی از قبیل بیماری و مشکلات اجتماعی تا مسائل روانی و روحی که باعث میشود در آینده نیز این افراد دچار مشکلاتی شوند یکی از مصادیق خشونت علیه کودکان نیز کار در شرایط سخت و دشواری مانند زمستان و خیابانها است که این روزها بر اساس اقلیم سرد و خشک استان سمنان، دستان هر فرد بالغ را نیز از سرما میآزارد چه برسد به دستان نحیف یک کودک.
بسیاری از کمپینها و سمنهای فعال در حوزه اجتماعی بارها به موضوع کودکان کار ورود کردهاند اما آن موضوع نیازمند رسیدگی همهجانبه است از بهزیستی و شهرداری و نیروی انتظامی تا دستگاه قضایی و فرمانداری و کمیته امداد و … همه و همه باید دستبهدست هم دهند تا درباره معضل کودکان کار نتیجهای صحیح گرفته شود.
از سوی دیگر اینکه وجود کودکان کار را کتمان کنیم اصلاً امری صحیح نیست این روزها نزد هر مسئولی در استان سمنان برویم اولین گام، کتمان کردن آسیبهای اجتماعی است اصرار بیمورد برای اینکه بگوییم ما کودکان کار نداریم، اعتیاد و بیکاری نداریم، طلاق و خشونت وجود ندارد و … سبب شده تا نتیجه درستی هم از موضوعات اجتماعی چون کودکان کار گرفته نشود.
اما جدای از بحث مسئولان، مردم نیز نقش ویژهای در برابر معضلاتی مانند کودکان کاردارند، بسیار مطرح میشود که چطور باید با این کودکان برخورد کرد، آیا باید به آنها پول داد آیا باید به آنها محبت کرد آیا باید آنها را راند تا از کار بیزار شده و به آن مشغول نشوند؟ اینها همه ابهاماتی است که مسئول پاسخگوییشان مسئولان دولتی هستند اما ازآنجاکه آنها سکوت میکنند با دکتر سمیرا عرب اسدی کارشناس حوزه آسیبهای اجتماعی به گفتگو نشستیم.
*بهترین راه حمایت از کودکان کار چیست؟
برخی از ما میپرسند که آیا باید به کودکان کار پول بدهیم یا خیر؛ من معتقد هستم خیر؛ پول دادن به کودکان کار راه حمایتشان نیست چراکه پولهایی که به این کودکان میدهیم برای خودشان خرج نمیشود یا از جیب پدر و مادر سر درمیآورد یا از جیب دلالان و افرادی که آنان را سرپرستی میکنند و یا در بدبینانهترین حالت خرج مواد مخدر والدین و بزرگترهایشان میشود پس درنتیجه راه حمایت از کودکان ارائه پول نیست.
برای حمایت از کودکان کار میتوان اقدامات مختلفی کرد مثلاً برای آنها غذاهای مقوی و خوب تهیه و به آنها داد تا موضوع سوءتغذیه که غالب آنها با آن دستبهگریبان هستند تا حدی پوشش داده شود وقتی غذایی مقوی به کودک کار داده شود قطعاً آن را همانجا میخورد و دیگر نصیب کسی نمیشود همچنین میتوان خوراکیهایی از قبیل آجیل و عسل و شکلات و مواردی ازایندست که بسیار گران هستند و ممکن است کودک شانس خوردنشان را در طول یک سال هم نداشته باشد، کمک مناسبی برای آنها باشد.
*این کمکها هم ممکن است سر از جای دیگر دربیاورند؟
درست است اما آنقدر هم بدبین نباشیم حداقل میتوان این را متصور شد که غذا خرج مواد مخدر و یا مسائل دیگر نمیشود، بالاخره غذا غذاست و حتی به خانه هم ببرند بازهم مصرف میشود پس چیزی را از دست ندادهایم.
*برخی معتقد هستند پول دادن به کودکان کار گداپروری است
بله اما کمی بیانصافی هم در این اظهارنظر وجود دارد چراکه کودکان کار هم قدر پول را بهخوبی میدانند و هم قدر کار کردن را پس این اظهارنظر آنقدرها هم درست نیست من به این جهت میگویم پول نباید به آنها داد چراکه این کودکان نیاموختهاند که پول را باید چطور خرج کرد.
بخش دوم حمایتها مقوله اجتماعی است، این کودکان گاهی محبت میخواهند گاهی هدیه، گاهی همصحبت، گاهی مدرسه و درس و لوازمالتحریر اما باید در مراوده با آنها دقت کرد چراکه این افراد ضربه خورده روحی و روانی هستند.
بهترین کمک معرفی آنها به مراکز و سازمانهای مردمنهاد حامی آنها است تا هم شرایط تحصیل و هم اسکانشان بهبود یابد.
*آیا آنها نمیترسند که از خانواده دور بمانند؟
برای همین میگویم باید احتیاط کرد، بهتر است مسائل را به کارشناسان واگذار کرد و تنها در معرفی آنها به بهزیستی و مراکز قانونی آنها را حمایت کرد، توصیه میشود افراد خودسرانه با کودکان کار صحبت نکنند و بگذارند کارشناسان امر وارد شوند.
گاهی صحبت کردن با کودک کار بهتحقیر وی منجر میشود، باید دانست که خود کودک کار میداند که با چه بدبختیهایی روبرو است پس جملاتی مانند چرا مدرسه نمیروی، چرا کار میکنی، پدر مادری داری، پدر مادرت معتاد هستند و … بدتر شرایط روانی کودک کار را به هم میریزد و اصلاً دلسوزی محسوب نمیشود.
بسیاری اوقات بهترین کمک، کمک نکردن است یعنی مردم فقط آنها را معرفی کرده و بگذارند اورژانس اجتماعی و کارشناسان این حوزه کارشان را کنند.
*آینده این کودکان را چه میبینید؟
دختران کار که قطعاً به ازدواج زیر سن قانونی مجبور میشوند و پسران هم در تربیتی خیابانی قطعاً سرنوشت مناسبی نخواهند یافت، مضافاً بر اینکه مشکلات روانی بسیار بر آنها تأثیرگذار است.
همانطور که عرض شد کودکان کار نیازمند کمکهای مردمی هستند اما مشکلاتشان فقط مالی نیست این کودکان به تحصیل نیاز دارند به کاشانه به محیط گرم خانوادگی و درنتیجه هر کمکی که بتوان در راستای بهبود شرایط زندگیشان صورت داد، قطعاً در آیندهشان مؤثر است. امروز خیران میتوانند در تهیه سرپناه بهتر برایشان مؤثر باشند یا شرایط تحصیلیشان را فراهم کند حتی میتوان در بخش خیران سلامت ورود کرد و به مداوای بیماریهای خودشان و خانوادههایشان پرداخت لذا باید عزم همگانی برای حمایت از کودکان کار باشد.
مثلاً اگر کسی روانپزشک است اعلام کند که یک روز در ماه رایگان به کودکان کار و خانوادههایشان کمک میکند کس دیگر کارخانهدار است و میتواند ماهانه مبلغی را برای تحصیل این کودکان کمک کند و دهها مورد از این دست است، من در تهران این امر را دیدم که آرایشگری به میان کودکان کاررفته بود و موهایشان را مجانی کوتاه میکرد لذا ازایندست اتفاقات باید در بین مردم ما بیفتد. از سوی دیگر بهترین کار تأسیس سمنهای مرتبط با حمایت از این کودکان است که با حضور متخصصان شرایط زندگی بهتری را برایشان به وجود بیاورد.
*درباره مشاهدات خودتان بگویید
متاسفانه در بین دخترانی که امروز کودکان کار خوانده می شود هستند کسانی که از مواردی که باید مطلع باشند، نیستند، چرا که در محل های کار مردانه بزرگ می شوند و کسی نیست که برایشان مسائل را توضیح دهد.
*چه کسی باید رسیدگی کند؟
همانطور که بیان شد سه گروه، مردم، سازمانهای غیر دولتی و دولت مردان که در بالا برخی موارد آنها را توضیح دادیم. اگر این مثلث شکل نگیرد ما باید منتظر رسیدن کمک از سازمان بهداشت جهانی و خارجیها باشیم!؟ قطعاً اینگونه نخواهد بود و کسی جز خودمان نمیتواند درمان کننده این درد باشد.
*در آخر
در آخر فقط یک جمله، کودکان کار متکدیان عاطفه نیستند چرا فکر میکنیم که کودکان کار گدای محبت هستند خیر؛ آنها متکدی عاطفه و توجه هم نیستند آنها فقط کودک هستند همین. کودک. باید بازی کنند و تحصیل اما جبر زمانه آنها را اینگونه کرده است پس باید کمکشان کنیم.
ارسال نظر