مؤسسه خیریه «طلوع نقش ماندگار» مرکزی است که به همت یک روحانی ایجاد شده و حالا توانسته است زندگی چند صد نفر کودک و بزرگسال بیمار و نیازمند را سامان بخشد.
به گزارش کودک پرس ، میتوان در هر لباس و منصبی بود و دست یاریگر و درد هم نوع داشت. دستگیری و یاری کردن نیازمندان تنها دل دریایی و نگاه آسمانی میخواهد تا بتوان با آن اشکی از گونه یتیمی پاک کرد و لبخندی بر چهره مغموم نیازمندی نشاند.
مردان و زنان بسیاری هستند که در اقصی نقاط کشور با همت و تلاش مثال زدنی مسیر متلاطم زندگی بسیاری را هموار کرده و برآورده کننده نیازهای مادی و معنوی آنها بودهاند.
«مؤسسه خیریه طلوع نقش ماندگار» مکانی است که با همت حجتالاسلام والمسلمین «مهدی دهقان» در شهرستان بم استان کرمان برپا شده و یاریگر جمعی از بیماران مزمن روانی، معلولان ذهنی و کودکان ایتام است.
حجتالاسلام دهقان، مدیرعامل مؤسسه خیریه طلوع نقش ماندگار با اشاره به فعالیتهای این خیریه، اظهار داشت: این موسسه خیریه در شهر بم استان کرمان فعالیت میکند و صد بیمار مزمن روانی، صد معلول ذهنی، 30 دختر ایتام و حدود 40 خانوار را تحت پوشش قرار دادهایم و از سال 90 فعالیت میکنیم.
هزینههای نیازمندان تحت پوشش این مؤسسه چگونه تأمین میشود؟
تأمین هزینههای سه مجموعه حمایتی شامل «فاطمیه» مخصوص معلولان ذهنی، مرکز «علوی» مخصوص بیماران مزمن روانی و «شهید چمران» ویژه کودکان بی سرپرست به عهده مؤسسه است و در این خصوص بخشی از هزینهها توسط هیأت مدیره و بخشی از کمکهای مردمی که میزان آن متغیر است تأمین شده و الباقی هزینهها از یارانه سازمان بهزیستی تأمین میشود.
بنده دو کارخانه «رُستیک» که تولید کننده مصنوعات چوبی مربوط به طراحی هتلها، منازل و ادارات است و یک کارخانه چرم و چوپ دارم و 30 درصد از کل درآمد کارخانهها صرف کارهای خیریه موسسه میشود.
درباره فعالیت کارخانههای یاد شده توضیح دهید و بگویید چگونه این کارخانهها را ایجاد کردید؟
با سرمایه اولیه و حمایت پدرم کار تولید مصنوعات چوبی را ابتدا از یک پارکینگ شروع کرده و کم کم فضای تولید را توسعه دادم. با همکاری دو نفر از دوستان دیگر کارخانه توسعه یافت و از سال 85 شروع به کار کردیم.
ابتدا ما سه نفر سه کارخانه داشتیم که کارهای خیریه را انجام دادیم اما دو نفر دیگر از مؤسسه کنار رفتند. بنده ابتدای کار در کارخانه را با 50 میلیون تمان شروع کردم و آرام آرام وضعیت کاریام در سال 90 بهتر شد و در این سال 3 تا 4 میلیون تومان برای کارهای خیر کنار گذاشتم.
البته اکنون این طور نیست که مثلاً بنده 100 میلیون تومان را خودم در یک ماه هزینه کنم، بلکه 25 تا 30 میلیون تومان خودم هزینه کرده و بقیه را از کمکهای مردمی استفاده میکنم.
بنده از دوران کودکی به فعالیتهای تولید چوب علاقه داشتم و پدرم همیشه میگفت “باید فرزندم کارآفرین باشد.” خودم هم همیشه دوست داشتم در کنارم تعداد زیادی کسب درآمد کنند و در حال حاضر نیز 2 برادرم با من کار میکنند.
* ماجرای اعزام کودکان بی سرپرست به مشهد و ایجاد مؤسسه خیریه
چه دلیلی باعث شد که به انجام کار خیر روی آورید؟
– اولین انگیزه بنده در این کار به این شکل بود که من ابتدا 100 کودک از کودکان بد سرپرست و بی سرپرست را به اردویی در مشهد بردم. البته از سال 79 فعالیتهای اردویی میکردم و مدت 10 سال معاون آموزشی شرکت ایران خودرو بودم و فرزندان کارکنان این شرکت را به اردو میبردم.
بنده 600 کودک از کودکان شبه خانواده در شهر بم را به اردویی در مشهد میبردم و یک بار وقتی پای دردل این کودکان نشستم، دیدم دنیای آنها دنیای دیگری است؛ در نتیجه نگاهم به زندگی تغییر کرد و آنجا اولین جرقه برای شروع کارهای خیر بود و این موضوع در سال 82 اتفاق افتاد.
به دنبال این بودم که کار ایجاد کنم و از قِبَل آن کارهای خیر انجام دهم. کار رُستیک چوب را ابتدا از پارکینگ خانهام آغاز کردم. به مرور یک دستگاه رنده چوب و اره خریدم و کارگاه فعلی برای حدود 20 سال است که آرام آرام تبدیل به یک کارخانه شده است.اولین کارخانه را در شهریار ایجاد کردم و بعد کارخانه قرچک را تأسیس کردم.
*قصد راه اندازی کارگاه خیاطی برای جوانان را دارم
چه برنامهای برای توسعه مؤسسه خیریه طلوع نقش ماندگار دارید؟
– من به فکر کارآفرینی هستم و میخواهم کارگاه خیاطی بزرگی را راهاندازی کنم. چرخهای مورد نیاز را خریداری کردم و قرار است یک کارخانه بسته بندی نیز ایجاد کنیم؛ چرا که اعتقاد دارم اگر جوان کار داشته باشد میل به انفاق هم در او ایجاد میشود.
*راه اندازی سه پیتزا فروشی در قم و تهران
آیا فعالیتهای دیگر اجتماعی هم انجام میدهید؟
-بنده اولین روحانی هستم که زمانی سه پیتزافروشی به نام گل نرگس داشتم.به دلیل اینکه برادرم لیسانس صنایع غذایی داشته و به این کار علاقه داشت برای او سرمایه قرار دادم و پیتزا فروشی در قم راه انداختم و خودم در کنارش شروع به آشپزی کردم. کم کم دو شعبه بزرگ پیتزافروشی در تهران را ایجاد کردم و مدت 4 سال در آنجاکار کردیم و بعد به دلیل توسعه کارخانه، این مغازهها جمع شد.
*بابا صدا کردن کودک یتیم بزرگترین لذت زندگیم
انجام امور خیر در زندگیتان چه تاثیراتی داشته است؟
– خداوند میفرماید “ِممّا َرزقناهم یُنفقون” یعنی هر چه دارید انفاق کنید. بنده اول پولی نداشتم و دوست داشتم با هر چه دارم خیری به دیگران برسانم و تنها چیزی که لذتی بدون انتها دارد این است که زمانی که یک کودک یتیم یا کودک مجهولالهویه که خیابانی است و پدر و مادری به خود ندیده است به تو «بابا» بگوید و اینها را نمیتوانید با دنیا عوض کنید و آن حسی که به انسان میدهد، نشات گرفته از یک موهبت خالصانه است.
تیتر زندگی من این است که «حال که نمیمانیم پس در بودنمان باشیم» یعنی حالا که میمیریم آن موقع که هستیم مفید باشیم.
منبع: فارس
ارسال نظر