میانگین سنی کودکان زباله گرد ۱۲ سال است و به طور متوسط این کودکان تا ۱۰ و نیم ساعت در روز کار میکنند.
به گزارش کودک پرس ، هنوز فراموشمان نشده خاطره ۲ کودکی که زنده زنده در یکی از گاراژهای تفکیک زباله سوختند. اسمشان را گذاشته بودند احد و صمد. همراه پدر ضایعات جمع می کردند. در یک روز زمستانی انفجار کپسول گاز در محل زباله ها جان این دو کودک را گرفت.
بعد از روایت تلخ این دو برادر ۷ و ۸ ساله، پژوهشی در خصوص کودکان زباله گرد انجام شد. کودکانی که نیروهای اصلی تفکیک زباله هستند. کنار هر مخزن زباله یکی از آنها تا کمر خم شده، این کودکان به طور میانگین ۱۰ و نیم ساعت در روز کار می کنند. برخی از آنها تا ۲۰ ساعت هم کار می کنند. کمرشان زیر بار زباله خم شده است و جسم کوچک شان پر از بیماری است.
سوسن مازیارفر، عضو جمعیت امام علی و مسئول پژوهشی که این جمعیت مردم نهاد در خصوص پدیده زباله گردی کودکان انجام داده است، درباره نتایج این پژوهش که حاصل پرسشنامه هایی است که از ۶۰۰ تا ۷۰۰ کودک زباله گرد پرسیده شده به مهر می گوید: استفاده از این کودکان در مراکز تفکیک زباله جرم واضحی است که انجام می شود. بنابراین ورود به این مراکز سخت و دشوار بود اما ما در تهران و چند شهر دیگر حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ پرسشنامه پر کردیم. میانگین سنی این کودکان ۱۲ سال است که در میان آنها کودک ۴ ساله نیز بود.
او در خصوص این که کودکان چگونه وارد چرخه زباله گردی می شوند مثالی از مناطقی که زباله های ارزشمند تری دارند می زند و می گوید: در ۲ منطقه که ارزش زباله بالاتر دارند مانند ۲ و ۶؛ شهرداری مزایده ای برای واگذاری تفکیک انجام می دهد و پیمانکاری برنده می شود این پیمانکار یا مستقیم بچه ها را استخدام می کند یا به واسطه به صاحبان گاراژها یی که برای تفکیک زباله است این پروژه را واگذار می کند که صاحبان این گاراژها برای هر بچه ۸۰۰ هزار تومان ماهیانه حقوق می دهند، بدون دستکش و ماسک. ۵۰ تا ۶۰ درصد بچه های زباله گرد در همان محل جمع آوری زباله می خوابند، در همانجا غذا می خورند، مواردی بوده که این کودکان توسط جانوران موذی مانند موش گزیده شده اند.
این عضو جمعیت امام علی ادامه می دهد: ۴۰ درصد این بچه ها بی سواد مطلق هستند. ۳۷ درصد ترک تحصیل کرده اند، ۲۱ درصد یک تا دو کلاس درس خوانده و تنها آنهایی در حال تحصیل بودند که یا ایرانی بودند یا افغان هایی که به همراه خانواده هایشان زندگی می کردند و بیشتر کودکان زباله گرد رویای تحصیل داشتند. ۵۲ درصد در مراکز زباله می خوابیدند، ۴۸ درصد در خانه هایشان که خانه های آنها نیز کوهی از زباله است. ۵۹ درصد این کودکان هنگام جمع آوری زباله همراه دارند، ۴۰ درصد تنها عضو خانواده هایشان هستند که زباله گردی می کنند، برخی از این کودکان تا ۲۰ ساعت کار می کنند، اما میانگین کار این کودکان ۱۰.۵ ساعت است، ۶۲ درصد آنها بدون دستکش کار تفکیک زباله را انجام می دهند و به دلیل اینکه دستکش ها خیلی زود پاره می شود، ترجیح می دهند پول دستکش را صرف گرسنگی خواهر و برادرشان بکنند.
بر اساس نتایج این تحقیقات، این کودکان دچار بیماری پوستی شدید، ایدز، هپاتیت، اسهال خونی، به دلیل آنکه ماسک ندارند سل، کزاز، سالک پوستی، انگل روده ای، فلج اطفال و خمیدگی ستون فقرات هستند زیرا برخی از آنها بیش از ۷۰ تا ۸۰ کیلو زباله را روزانه بر دوش خود می کشند و نمی توانند از گاری استفاده کنند زیرا مامور شهرداری گاری های آنها را می گیرد. برای این کودکان کارت های غیرقانونی طراحی شده که شهرداری می گوید از جانب ما نیست اما مامورانی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان می گیرند که اجازه بدهند این کودکان تفکیک زباله کنند و اگر این باج را ندهند به این کودکان اجازه کار داده نمی شود.
ماجرا آن جا تلخ تر می شود که می فهمی آنها که بزرگترند و سنی نزدیک به ۱۲ سال دارند تا ۸۰ کیلو روزانه زباله جمع می کنند مازیار فر می گوید: حتی به خاطر اندک درآمدی کودک ۹ ساله روزانه ۶۰ تا ۷۰ کیلو زباله جمع می کند به ذوق آنکه کمی بیشتر درآمد داشته باشد. بیش از یک سال است که نتیجه این تحقیقات را به نهادهای مسئول ارائه داده ایم.
دراین یک سال از مرحله انکار این حقیقت، به قول هایی برای حل این آسیب رسیده ایم اما هیچ کدام از این قول ها عملیاتی نشده و اتفاقی نیفتاده است. حتی تغییر مدیریت شهری باعث نشده در وضعیت این کودکان تغییری ایجاد شود. شناسایی برای مراکزی که کودکان را به کار می گیرند یا آئین نامه های ساماندهی اجرایی نشده است.
به عنوان مثال تمام مسئولان ذیربط از وزارت رفاه، بهداشت، آموزش و پرورش، ازیکی از کارگاه های تفکیک زباله بازدید کرده اند اما اقدامی تاکنون نشده است. این با کرامت انسانی مغایر است که دست بچه ها در مخازن زباله باشد. در قوانین بین المللی که ایران هم آن را به امضاء رسانده به کارگیری کودکان به عنوان زباله گرد ممنوع است. باید تفکیک زباله در کلان شهرها به خصوص کلان شهری مثل تهران مکانیزه باشد. به خاطر آنکه در آن زباله ها همه چیز هست، کودکان هنگام تفکیک دچار مشکل می شوند. در میان آرزوهایی که از بچه ها جمع کردیم، آرزوی یکی از بچه ها این بود که مردم زباله های خود را تفکیک کنند که دست آنها با شیشه نبرد. این آرزو تلخ و کشنده است برای ما که می دانیم و از نزدیک با این بچه ها برخورد کرده ایم.
خیابان های تهران پر ازتصویر تلخ کودکانی است که در میان زباله ها دنبال نان و زندگی می گردند. آنها که آرزوی کودکی شان این است که وقتی دستشان تا نیمه در زباله است جسم تیزی دستان کوچک شان را نبرد.
منبع: مهر
ارسال نظر