پسر نوجوان که در جریان عملیات پلیس مبارزه با مواد مخدر به اتهام حمل چند گرم مواد بازداشت شده بود ماجرای غمانگیز زندگیاش را در جلسه دادگاه شرح داد.
به گزارش کودک پرس ، اسفندسال۹۶، مأموران پلیس در عملیات دستگیری خرده فروشان مواد مخدر در پاتوق آنها حوالی بزرگراه حکیم، پسر ۱۵سالهای را به اتهام حمل ۱۵گرم هروئین و یکگرم شیشه بازداشت کردند. پسر نوجوان به پلیس آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
او در بازجوییها جرمش را انکار کرد و گفت: برای خرید مواد به آن محل رفته است. با انکارهای متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود، وی با توجه به سن ارتکاب جرم به کانون منتقل شد و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم صبح دیروز در حالیکه با وثیقه آزاد بود مقابل هیئت قضایی به ریاست قاضی عبداللهی محاکمه شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «۹ ساله بودم که پدرم بعد از فوت مادرم با زن دیگری ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. من با سه خواهر و برادر کوچکترم در طبقه پایین زندگی میکردیم و پدرم با نامادریام در طبقه بالا بودند. نامادریام رفتار خوبی نداشت به همین دلیل چند ماه بعد از فوت مادرم، پدرم ساکم را روی دوشم گذاشت و مرا از خانه بیرون کرد.
مجبور شدم به تهران بیایم و در یک اتوبار مشغول کار شوم. صاحب اتوبار معتاد بود به همین دلیل به خاطر سن کم الگو گرفتم و معتاد به هروئین شدم. او مرا برای تهیه مواد بیرون میفرستاد و اگر حرفش را گوش نمیکردم نه کار و نه جای خواب میداد.»
متهم در ادامه گفت: «روز حادثه بار دیگر برای خرید مواد به پاتوق مواد فروشها رفتم. به محض رسیدنم، مأمورها آمدند و صدای تیر و تیراندازی بلند شد. از ترس سرجایم نشستم و تکان نخوردم که یکباره یکی از مواد فروشها بالای سرم آمد و به مأمورها گفت: این مقدار برای من است.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «پدرم مرا فراموش کرده و حالا با یکی از خواهرانم که بعد از ازدواج به تهران آمده است زندگی میکنم. بعد از اینکه به کانون رفتم شوهر خواهرم با وثیقه مرا آزاد کرد و به خانه خودشان برد. چهارماهه که مواد را ترک کردم و دیگر سراغش نرفتم. از طرفی در یک کارگاه سقف کاذب هم مشغول کار شدهام و خواهرم همه درآمدم را پسانداز میکند. باور کنید آن روز برای خرید مواد رفته بودم و تا حالا خرید و فروش مواد نکردهام. از شما تقاضا دارم هرچه زودتر مرا آزاد کنید.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظر