به گزارش کودک پرس،کیانیان در پاسخ به این سوال که شما از فعالان تئاتر کودک و نوجوان بودهاید، اما در این سالهای اخیر از فعالیت در این حوزه دور بودید ،علتش آن چیست؟،گفت:
زمانه، زمانه تخصص و فوقتخصص است. پرداختن به مقولههای پژوهشی در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان با یک قرن سابقه زیرخاکی، میطلبد تا از مقولههای اجرائی و تولید فاصله گرفته شود. آن کس که میخواهد به قول قدیمیترها با یکدست چند هندوانه را بردارد، شاید که از بهمقصدرساندن یکی نیز محروم شود. هر سنی ضروریات خاص خود را دارد. به نظرم در این حالواحوال مناسبتر آن است که به مکتوبکردن تجربیاتی که از سال ١٣٤٥ تاکنون داشتهام و به کارهای نکردهای که در این زمینه همت جمعی را طلب میکند بپردازم. به نظرم این به ضرورت نزدیکتر است. جوانها کارهای تولید و اجراها را که توان بیشتری میطلبد و نیاز به تجربهکردن دارند، بههرحال به پیش میبرند، اما کار مطالعه، تحقیق و پژوهش بهدلیل مختصاتی که دارد، نمیتواند دغدغه آنها در این مقطع باشد. باید هرکدام از ما در حد توان و تشخیص ضرورتی که داریم به گوشهای از این سفره رنگینکمان بپردازیم تا در پرتو هماهنگیهای نسبی به پیشرفت و پویایی مورد نظر خود برسیم. شما در مطبوعات، بعضیها در رادیو و تلویزیون، عدهای در جشنوارهها، بعضی در نهادهای دولتی و بسیاری در نهادهای مردمی (یا همان انجیاوها). آن هم نهفقط در بخش تولید نمایشنامه، یا اجرا، بلکه در زمینه نظری، تجربههای نو، شناخت تاریخ، شناخت بزرگان این عرصه، نقد، تجزیه و تحلیل، شناخت مقولههای مختلف و خلاصه به آنچه که مربوط به این گستره هنری و زیربنایی تئاتر و تربیت نسل جدید میشود نیز بپردازیم. مقولههایی که میبینید، جایشان متأسفانه بدجوری خالی است. در این صورت است که رشد و پویایی سراغ تئاتر کودکان و نوجوانان خواهد آمد. بنابر همین ضروریات، من و دوستان پژوهشگرم در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان اقدام به تأسیس «بنیاد نمایش کودک» کردیم که آموزش، پژوهش و انتشارات زیربنایی از اهداف اولیه ما محسوب میشود.
در زمینه نظریهپردازی و پژوهش در این حوزه فعال هستید، این روزهایتان دراینباره چگونه است؟
آنقدر کار نکرده در این زمینه فراوان است که گاه میمانیم از کدامیک باید شروع کرد؟ بهتر است از نکردهها سخن نگوییم و شعار ندهیم و بگذاریم برای آنگاه که اجرائی شدند، اما درباره آنچه که در حد توان انجام شده، میتوان به اقدامهای زیر اشاره کرد:
نمونههایی از این اقدامها که با همکاری جشنواره بینالمللی تئاتر کودکان و نوجوانان همدان انجام میشود، عبارتند از:
بخش استقبال از صدسالگی تئاتر کودک.
برگزاری شب باغچهبان بهعنوان آغازگر تئاتر کودک در ایران.
انتشار کتاب « آثار نمایشی جبار باغچهبان»، بنیانگذار ادبیات نمایشی کودک در ایران.
تجلیل از مقام «پروانه باغچهبان»، آغازگر تئاتر کودکان و نوجوانان معلول در ایران.
فراخوان برای گردآوری و چاپ مقاله در زمینه صد سال تئاتر کودک در ایران.
تهیه یک کلیپ با همکاری «کانون تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر» برای بزرگداشت «جبار باغچهبان».
تحقیق و گردآوری آثار نمایشی «جبار باغچهبان» و چاپ این آثار.
حضور دستاندرکاران تئاتر کودکان و نوجوانان در «آرامگاه جبار باغچهبان» در پنجاهمین سالگرد آن روانشاد.
انتشار سه کتاب نظری در زمینه تئاتر دانشآموزی با همکاری انتشارات همراه.
در زمینه آموزش چه میکنید؟
در این بخش جدای از چاپ سه کتاب آموزشی در زمینه «تئاتر دانشآموزی»، « نمایشنامهنویسی» و «کلیدهای آشنایی با تئاتر کودک و نوجوان» با همکاری انتشارات همراه، طرح جامعی برای «مدرسه تئاتر کودک و نوجوان» تهیه شده که میتواند با همکاری یک متولی در آینده اجرائی شود.
چرا نباید برابری بین عرضه و تقاضای تولیدات کودک و نوجوان که بیشترین و مهمترین جمعیت سرزمینمان را تشکیل دادهاند، برقرار شود؟
چرا نباید تاکنون برای جبار باغچهبان که نزدیک به یک قرن از آغازگریاش در تئاتر کودک در ایران میگذرد، در این زمینه بزرگداشت گرفته شود؟
چرا تاکنون که نیمقرن از درگذشت این آغازگر ادبیات نمایشی کودک در ایران میگذرد، هنوز که هنوز است آرامگاه آن به مخروبه تبدیل میشود و درش به روی زیارتکنندگانش بسته باشد؟
چرا بعد از گذشت صد سال تئاتر کودک و نوجوان ما یک نشریه تئاتری ندارد؟
چرا با وجود اینهمه دانشکدههای جورواجور تئاتری هنوز که هنوز است رشته تئاتر کودک و نوجوان جایش در آموزش آکادمیک ما خالی است؟
از این دست سؤالها بازهم میشود عنوان کرد که پاسخش این است: ما در ناهماهنگیها هماهنگ عمل میکنیم.
چه اتفاقاتی باعث میشود ما همواره در زمینه تئاتر کودک و نوجوان رشد نسبی نداشته باشیم؟
به نظر من رشد نسبی داشتهایم. اما رشد ایدهآل نداشتهایم. رشد اینگونه فرهنگی و هنری دو کفه دارد. کفهای از آن دستاندرکاران و تولیدکنندگان آن است که هنرمندان این بخش را دربر میگیرد و کفهای از آن، متولی و حمایتکنندگان آن است که شامل نهادهای دولتی و شرکتهای وابسته به آن میشود. رشد نسبی تئاتر کودکان و نوجوانان ما در این صدساله به تلاش خودجوش و خلاق هنرمندان این عرصه مربوط میشود؛ جز در یک مقطع هفتساله، یعنی از سال ١٣٥٠ تا ١٣٥٧ که مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، متولی تئاتر برای کودکان و نوجوانان شد و انصافا در حد عالی از پس این مهم بر آمد و فعالیت آموزشوپرورش در همین مقطع با تأسیس «انستیتو مربیان امور هنری» تحول عمیقی در تئاتر دانشآموزی کشور به وجود آورد. دراینراستا باید تلاشهای «دان لافون» و «امیرحسین مهرپور» را که مدیریت این پروژهها را به عهده داشتند، گرامی داشت.
چقدر آموزشوپرورش میتواند در زمینه این رشد نقش داشته باشد؟
تئاتر کودک با همت جبار باغچهبان در آموزشوپرورش بود که جوانه زد و باز به همت همین بزرگمرد بود که در کودکستان و مدرسه پا گرفت و صاحب ادبیات نمایشی شد. متأسفانه آموزشوپرورش جز در سه مقطع، همیشه در این صد سال به این «پدیدهای» که میتواند شیرینترین و عمیقترین اثر تربیتی را بر دانشآموزان داشته باشد، بیتفاوت بوده است. این سه مقطع، یکی در سال ١٣٣٦ بود که با سفارش به «دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی» فرهنگ ما دارای یک مجموعه نمایشنامههای دانشآموزی شد، به نام «نمایشنامههای مدارس» و دیگری در زمان مهرپور بوده (١٣٤٩) که با تأسیس «انستیتو مربیان امور هنری» به معلمان هنر فوقدیپلم میداد و آنها بعد از دیدن دوره آکادمیک و زیر نظر استادان فن دانشکده هنرهای دراماتیک به آموزش و تولید تئاتر دانشآموزی در دبیرستانها مشغول میشدند و آخری حمایتهایی که از مرحوم «نیرزاده» و روش آموزشی او میشد که با نمایش توأم بود.
از صد سال پیش و با آنچه از باغچه بان شروع شده و دیگران در سروساماندادن به آن، تلاش کردهاند، آیا تولیدات تئاتری امروزمان جوابگوی نیاز کودکان و نوجوانان خواهد بود؟
خیر، بههیچوجه. ما تنها با کمیت ناچیزی از تولید به همت اهالی تئاتر کودک، پاسخگوی «تئاتر برای کودکان و نوجوانان» هستیم، اما در زمینه «نمایش خلاق»، « بازیهای نمایشی»، «تئاتر دانشآموزی» و «تئاتر در مورد کودکان و نوجوانان» یا اصلا فعالیت نداریم یا اگر هست بههیچوجه کافی به نظر نمیرسد.
چه مشکلات حادی امروز موانع اصلی رشد تئاتر کودک و نوجوان است؟
نبود حمایت از اینگونه فعالیتها مشکل اصلی رشد این تئاتر است. وقتی حتی این فعالیتها «متولی» مشخصی ندارد و هرکس ساز خود را میزند و صرفا منافع محدود خود را در نظر دارد، چیزی بیشتر از این نمیتوان انتظار داشت.
چشمانداز این تئاتر چیست؟
بدون شک این تئاتر کجدار و مریز راه خود را خواهد رفت؛ چنانکه تاکنون رفته است. استعدادهای بسیار خوبی با ظرفیتهای بالایی در این زمینه یافت میشود که متأسفانه به دلیل نبود حمایت، بعد از چند سال با صرف هزینههای بسیار، ناچار به کنارهگیری میشوند یا خلاقیتهایشان رو به زوال میگذارد. کسانی که میمانند و باز هم فعالیت میکنند و جوششهای خوبی نیز دارند، هنرمندان استثنایی هستند که هیچ مانعی نمیتواند از حرکت آنها جلوگیری کند. در صورت حمایت، این تئاتر میتواند مانند سینمای ایران جایگاه ارزشمندی در تئاتر کودکان جهان داشته باشد.
خودتان چه توصیههایی برای رشد تئاتر کودکان و نوجوانان دارید؟
وقتی حمایتهای لازم را نمیبینیم، دست روی دست نگذاریم و منتظر بنشینیم تا این اتفاق بیفتد یا عطای این کار را به لقایش ببخشیم و این وادی را ترک بگوییم؛ چنانکه تاریخ این هنر نشان میدهد و بزرگمردانی مانند «جبار باغچهبان» با زندگی خود این راه را ترسیم کردهاند، استفاده از توان شخصی و پتانسیل گروهی، میتواند بسیاری از این معضلات را حل کند. خلاصه آنکه با تکیه بر یکدیگر روی پای خودمان بایستیم. خودمان متولیگری آن را برعهده بگیریم و مدیریتش کنیم. وقتی در این زمینه دانشگاه نداریم، با مطالعه و تجربه باید این کمبود را جبران کنیم. وقتی نهادهای مربوطه حمایتهای لازم را از ما نمیکنند، خود با تشکیل «اِنجیاو»ها باید به کارهایمان سروسامان دهیم. در این زمینه طرحی تهیه کردهام که میتواند به گسترش، پویایی و رشد این تئاتر بینجامد.
وقتی نهادهایی هستند که در مقاطعی از حمایت این تئاتر دریغ ندارند، قدر آنها را بدانیم و ما هم با حمایت از آنها به رشد تئاتر مورد علاقهمان کمک کنیم. یکی از این نهادها که چند سالی است به رشد تئاتر کودک و نوجوان کمک میکند، «جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان» همدان است که در حد توانش به حمایت از این تئاتر پرداخته است. برایشان آرزوی موفقیت دارم.
منبع: خبرگزاری شرق
ارسال نظر