ایمان آن است که ادراک عقلی به باور قلبی تـبدیل شـده بـاشد؛ باور قلبی بر اینکه در عالم هرچه هست، اوست و جز او هیچ نیست.
به گزارش کودک پرس ،هـدف اصـلی ما در اینجا، تـدوین تکنیک هایی کاربردی به منظور هدایت کودک به سوی هدف های انسان ساز اسلام است؛ آنچه برای ما مهم است دادن الگویی بـرای انجام اینگونه کارهاست و اگـر ایـن الگو از طرف محققان محترم اصلاح و تکمیل شود، ان شاء الله قدم مهمی در جهت تعلیم و تربیت اسلامی، در بین جوامع اسلامی، برداشته خواهد شد.
یکی از اهرم های پیشرفت در کارهای علمی و پژوهشی این است که در بـررسی امور به جای پرداختن به جنبههای نظری صرف، بیشتر به جنبۀ کاربردی آن ها توجه شود و این باعث میشود که به راحتی بتوان به ارزیابی نظریات و اصول خود پرداخت.
به این حـقیقت شـدیدا معتقدیم که «ان الله یهدی من یشاء و یضل من یشاء» و این هدایت او از طریق وسیله واقع میشود و ما فقط سعی داریم خود را وسیلههای مناسب و سالمی برای این امر بسازیم. به همین دلیل هـدف مـا نباید تأثیرگذاری در راه القاء مذهب، به طور غیر ارادی و تحمیلی به کودکان یا نوجوانان باشد، بلکه هدف ما باید تأثیرگذاری در جهت سالمسازی آنان و زدودن موانع، از راه رشد آنان باشد.این کار تـا دوران بـلوغ ادامه دارد. آنگاه نوجوان خود، آمادگی فکری و روحی را برای انتخاب صراط و روش خود، خواهد داشت.
شکوفا کردن ایمان به خدا و عالم غیب
«هرکس از کفر و سرکشی برگردد و به خدا ایمان آورد، بـه ریـسمان مـحکم و استواری چنگ زده که هیچگاه نـخواهد گـسست و خـداوند به هرچه مردم کنند یا گویند، دانا و شنواست. خداوند ولی مومنان است که آن ها را از تاریکی ها به سوی نور خارج میکند». (سورۀ بقره – آیات 257-256)
در میزان تـأثیر ایـمان در زنـدگی انسان، آیا برای کسی قدرت گفتن سخنی بـیش از ایـن آیات هست؟ «ای کسانی که ایمان آوردید آنگاه که خدا و رسولش شما را به ایمان دعوت کنند، اجابت کنید تا به حـیات ابـدی بـرسید»
واضح است که ایمان به خدا باید تمام ابعاد زنـدگی انـسان را حـیات بخشد و زوایای وجود انسان را در بر گیرد، ایمان اگر در حد ادراک و برهان بـاشد.مـحدود به بعد عقلی انسان است و به آن ایمان نمیگویند. ایمان آن است که ادراک عقلی به باور قلبی تـبدیل شـده بـاشد؛ باور قلبی بر اینکه در عالم هرچه هست، اوست و جز او هیچ نیست.
چـنانکه امـام خـمینی(قدس سره) میفرماید: «اگر آدم باورش بیاید که همهء ستایش ها از خداست، در دلش شرک واقع نمیشود… اگـر بـفهمد و بـاورش بیاید که خود هیچ نیست و هرچه هست اوست و اگر هیچ نبودن خود را باورش بـیاید (عرف ربّه) پرورندهاش را میشناسد» (تفسیر سورۀ حمد، امام خمینی (قدس سرّه)، ص 20)
پس ایمان مورد نظر فقط در سایۀ توحید ذاتی و صفاتی حـاصل مـیشود.یـعنی نه تنها معتقد به ذات واحد بسط شویم بلکه معتقد شویم مخلوق به طـور مـطلق، در مقابل خدا صفتی ندارد. تمام صفات مخلوقات، پرتوهایی هستند از ذات اقدس احدّیت، و این بـیانگر ایـن اعـتقاد است که:
«…هرچه بخواهید ثنای غیر خدا بکنید، نمیتوانید؛ هرچه ثنا بکنید، ثنا به خـدا واقـع میشود… آخر غیر خدا حرفی نیست؛ نقایص است؛ «لا» هیچ ثنا و تعریفی هـم بـرای «لا» (نـه) واقع نمی شود… وجود، هستی، و کمال در عالم وجود ندارد مگر یک هستی و یک کمال، و آن کـمال «الله» اسـت و جـمال هم جمال «الله» است. ما باید این ها را بفهمیم و با قلب بفهمیم…».
اعتقاد بـه عـالم غیب نیز در همین راستا است که «…تمام عالم زنده است. همه هم، اسم «الله» است،همه چـیز اسـم خداست.خودتان از اسماء «الله» هستید؛ دستتان از اسماء الله است… ما خیال میکنیم کـه خـودمان یک استقلال داریم: اما این طور نیست. ادامـۀ مـوجودیت مـا بسته به دوام تجلّی خداوند است…».
پس چنانکه گـفته شـد، رسیدن به این معنا، از دو طریق ممکن است:
1- از طریق «مجاهده» و «شهود»
2- از طریق خرد (خـرد بـه عنوان پلۀ اول برای این صـعود واقـع میشود).
منبع:فرزند پرتال
ارسال نظر