123794
۱۲ آذر ۱۳۹۶
احمد زائری تصریح کرد؛

اکران یک فیلم ایرانی به درخواست دانشگاه‌های اروپا

احمد زائری کارگردان فیلم «درخت زیتون سعد» در مورد این درخواست عنوان کرد: اروپایی‌ها استقبال خوبی از فیلم او داشته اند. او داستانی از زندگی واقعی و نابود شده یک کودک سوری را در فیلمش به تصویر کشیده است.

به گزارش کودک پرس ، «درخت سعد زیتون» فیلمی به‌کارگردانی احمد زائری و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر است. این فیلم روایتی از پسربچه‌ای به‌نام «سعد» است که در جریان حمله تروریستی داعش به سوریه و توسط خمپاره‌های آنان بینایی خود را از دست می‌دهد. او و دوستانش زمانی که در زمین فوتبال مشغول بازی بودند، مورد حمله خمپاره‌ای داعش قرار گرفته و سعد چشمانش را از دست می‌دهد. پس از این واقعه، او خودش را در خانه زندانی می‌کند، دیگر به مدرسه نمی‌رود و خبری هم از فوتبال بازی کردن و سرکشی به درخت زیتون مورد علاقه‌اش نیست.

 

این فیلم توانست جوایز داخلی و خارجی زیادی را به خود اختصاص بدهد که از آن جمله می‌توان به نامزد بهترین فیلم‌نامه در جشنواره صلح آسیا در پاکستان، برنده بهترین صداگذاری و بهترین بازیگر نقش جوان از جشنواره Asiff، بهرتین فیلم از نگاه مخاطبان در جشنواره فیلم نیویورک، بهترین فیلم از جشنواره «ارلز کورت» لندن و بهترین فیلم کوتاه بخش بین‌الملل جشنواره فیلم کینو منچستر اشاره نمود.

 

 

 

احمد زائری کارگردان فیلم «درخت زیتون سعد» تاکنون 4 مستند کوتاه تولید و یک کار بلند تولید کرده است. اولین کار او «گلوله‌های کاغذی» نام داشت که به تاثیر رسانه در جنگ و در کودکان می‌پرداخت. سپس فیلم «سایه» را ساخت و پس از آن فیلم «پنجره» را تولید کرد که داستان کودکی است که والدین معتاد دارد و به همین واسطه سرنوشت متفاوتی دارد. «درخت زیتون سعد» چهارمین فیلم او است و آخرین کار او مستند «همشهری جنگ» است. این مستند درباره‌ی 3 کودک سوری است که هر کدام آسیب دیده از جنگ هستند و بازتاب زندگی آن‌ها به تصویر کشیده می‌شود.

به بهانه موفقیت‌های بین‌المللی فیلم «درخت زیتون سعد» گفتگویی با کارگردان این فیلم، احمد زائری داشتیم.

 

داستان این فیلم روایتی از کسانی است که از داعش و به طور کلی تروریسم آسیب دیده‌اند. چه شد که این سوژه انتخاب شد و آن‌ را براساس چه پارامترهایی انتخاب کردید؟

 

 

عکس یک کودک فلسطینی اولین الهام من برای ساخت «درخت زیتون سعد» بود

 

تمام کارهایی که تاکنون ساخته‌ام به نوعی پرداخت به کودکان از ابعاد مختلف بوده است. خاطرم هست که در جنگ غزه، عکس یک کودک فلسطینی را دیدم که موشک‌های خوشه‌ای اطراف او افتاده بود و صورتش کاملا سوخته بود. هر چه‌قدر تلاش کردم تا از این عکس بگذرم، نتوانستم. این موضوع باعث شد تا فیلم‌نامه‌ای را با همین موضوع بنویسم. این فیلم نامه در مورد فلسطین بود اما به کمک آشنایی که با بلاد شام دارم، آن را برای جایی مثل سوریه تغییر دادم و البته در سفرهایی که به سوریه داشتم، متوجه شدم که نمونه‌ای عینی از آن در سوریه وجود دارد و فیلم‌نامه به درستی نوشته شده است.

 

 

 

به نظر می‌رسد که این سوژه داستانی باشد و اتفاقاتی که در جریان داستان رخ می‌دهد، قابل پذیرش و باور برای مخاطب نباشد. آیا مصداق بیرونی نیز برای این سوژه وجود داشت؟

 

بسیاری از صحنه‌های فیلم واقعی است/ ماجرای بازاری در سوریه که فقط یک دیوار با میدان جنگ فاصله دارد

در جاهایی که به دنبال پژوهش و تحقیق رفتم، نمونه‌های این چنینی به شکل‌های مختلف وجود داشت و حتی نمونه‌هایی بدتر از این اتفاق نیز وجود داشت. برای مثال پسر بچه‌ای که در انتهای فیلم نشان دادم و پایش بریده شده بود، واقعی بود و در همین جنگ‌ها این اتفاق برایش رخ داده بود. آن بچه پدر و مادرش را از دست داده بود و به دلیل برخورد ترکش خمپاره، پایش قطع شده بود در حالی که او هم فوتبالیست بود. از این مثال‌ها بسیار زیاد وجود داشت که موجب شده بود تا رنج کودکان سوری صدچندان بشود. ممکن است که عده‌ای بگویند چرا آن خانه سالم است در حالی که مابقی ویرانه است؟ باید در پاسخ این را بگویم که آن‌جا در عین جنگ و محرومیت و بحران، شاهد زندگی‌هایی بودم که شاید در امنیت نیز وجود داشت. برای مثال در سوریه بازاری را دیدم که فقط یک دیوار بتنی آن را از میدان جنگ جدا می‌کرد و مردم در این طرف زندگی می‌کردند و خرید می‌کردند. این موضوع خیلی عجیب است. شاید کسانی که با فضای سوریه آشنایی ندارند، چنین چیزی را نتوانند باور کنند اما در عین این اتفاق را دیدم و حتی بدتر از آن را هم دیدم.

 

 

 

این فیلم در بسیاری از جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمد و افراد زیادی آن را دیدند. بازخوردهای خارجی‌ها از این فیلم چگونه بود؟

اواخر سال گذشته، فیلم‌برداری این کار را در سوریه تمام کردیم. حدود 10 روز فیلم‌برداری در سوریه داشتیم که براساس مشکلات طبیعی در یک کشور جنگ‌زده سختی‌هایی را به همراه داشت. همین موضوع باعث شد تا گروه من یک ماه در آن‌جا حضور داشته باشند اما توانستیم 10 روز فیلم‌برداری کنیم. هنگامی که برگشتیم، کارهای تکمیلی را انجام دادیم و آن را برای پخش در بخش بین‌الملل جشنواره فیلم‌فجر در سال گذشته آماده کردیم و در افتتاحیه جشنواره اولین اکران خود را تجربه کرد. پس از آن به اصفهان رفتیم و در نهایت به جشنواره فیلم کوتاه تهران رسید. قبل از حضور در جشنواره فیلم کوتاه، تصمیم به توزیع فیلم در خارج از ایران گرفتیم. این فیلم توانست در جشنواره‌های خارجی جوایز ارزشمندی را به خود اختصاص بدهد.

 

 

«درخت زیتون سعد» با استقبال خوبی در اروپا مواجه شد/ نگاه انسانی به ماجرای سوریه مهم‌ترین دغدغه من بود

 

نظر افراد برای من از جایزه هم مهم‌تر بود. چرا که می‌خواستم بدانم که توانسته‌ام دغدغه‌ی خود را بیان کنم یا خیر؟ این فیلم تاکنون در کشورهای عربی به جز اردن موفق نبوده است اما این فیلم در اروپا بهتر دیده شد و خیلی مورد استقبال قرار گرفت. برای مثال از جشنواره ارلز کورت با من تماس گرفتند و گفتند که دو دانشگاه درخواست دارد که این فیلم را نمایش بدهد؛ آیا موافقید؟ حال جالب است که وقتی با اروپایی‌ها صحبت می‌کردم و نظرشان را راجع به فیلم جویا می‌شدم، دید بسیار مثبتی داشتند. در حقیقت، نگاه انسانی به سوریه برای آنان بسیار جالب بود. چرا که اخباری که از سمت سوریه به آنان می‌رسید، اخبار متفاوتی بود و همیشه دید جناحی داشت. در این فیلم چنین چیزی وجود نداشت و تمرکزمان را به دید انسانی به ماجرا اختصاص دادیم. در حقیقت نقش اصلی را به وجوه انسانی یک کودک اختصاص دادیم. جالب است که مخاطبان نیز واکنش مثبتی به این تصمیم من داشتند و می‌گفتند که شما ما را وارد ماجرای سیاسی نکردید و انسان را نشان دادید. البته این را هم باید گفت که موضع تروریست‌ها کاملا مشخص است و مگر می‌شود که کسی بتواند این موضوع را انکار کند.

 

 

ماجرای سوال یک فیلم‌ساز انگلیسی از نام بردن اسامی کشورها در سکانسی از فیلم

 

یک فیلم‌ساز انگلیسی بعد از دیدن آن به من گفت که در صحنه‌ی بازی بچه‌ها، اسم چند کشور را آوردید و آن‌ها را وارد ماجرا کردید؛ داستان چیست؟ در پاسخ به او گفتم که این کشورها که نام بردم، همگی در بحران و رنج و درد هستند و تمام آنان در فیلم حاضر بودند. به نظرم بیننده‌ها به ناخودآگاه به این موضوع پی می‌برند اما اشاره ایشان باعث خوش‌حالی من شد.

 

 

بازیگر اول این فیلم، مادر سعد، یک شخصیت غیر ایرانی و از جمله بازیگران معروف سوریه است. استفاده از ایشان و دعوت او به این کار دلیل خاصی داشت؟

 

 

بازیگر معروف سوریه به راحتی پیشنهاد همکاری در این فیلم را پذیرفت/ او اصلا درخواست دستمزد نکرد

 

بازیگر این فیلم خانم رانا شمیس هستند که از جمله بازیگران سرشناس است و به نوعی ستاره سوریه است. وقتی فیلم‌نامه را خواند، نگران این بودم که با توجه به مشغله‌های زیاد و کارهای فراوان، کار را رد کند. اما بسیار عجیب است که بعد از خواندن فیلم‌نامه گفت که باید من را ببیند. در انتهای جلسه به ما گفت که من با این فیلم‌نامه کاملا موافق هستم و در این کار حضور پیدا خواهم کرد. نگرانی بعدی نیز مربوط به دستمزد ایشان بود. فکر می‌کردیم که ایشان مبلغ بالایی را درخواست کند اما او گفت که من بحث پول نمی‌کنم و هر چه قدر در توانتان است را بدهید. به نظرم به کار ایمان داشت و به همین دلیل به سراغ موضوعات دیگر نرفت. من فکر می‌کنم که اگر ما به فیلم‌نامه و کاری که قرار است انجام بدهیم ایمان داشته باشیم، بقیه خود به خود حاضر می‌شوند و کمک می‌کنند. این کار در فیلم‌نامه من اتفاق افتاد.

 

علاوه بر این، در این‌جا باید بگویم که آقای مهدی مطهر به عنوان تهیه‌کننده‌ی کار یکی از افراد خلاقی است که به خوبی کارش را می‌شناسد. وقتی که ایشان اعتماد کرد و پای این فیلم آمد،با خود گفتم که باید تا پای جانم در ساخت این کار تلاش کنم تا پاسخ خوبی به زحمات ایشان بدهم. ایشان از همان روز اول پای تصویربرداری این فیلم آمد که در نوع خود جالب توجه است. ایشان از هیچ کاری برای بهتر ساخته شدن این فیلم دریغ نکردند و باید سپاس‌گذاری ویژه داشته باشم.

 

 

 

منبع: تسنیم

 

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.