موقعیت فعلی شما : خانه/فرهنگ و رسانه/کودک پلاس
116905
۲۷ آبان ۱۳۹۶
نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک؛

انتقاد ناشران و نویسندگان عرصه کودک و نوجوان از یکدیگر

معصومه یزدانی، معتقد است نویسنده کودک و نوجوان باید به نقد صریح و بدون تعارف مخاطب خود عادت داشته باشد و از مخاطب کم سوادش بیاموزد و به جای دل به دل دادن با بزرگترهایی که مدام دنبال آموزش کودکانشان هستند، همدل کودکان شده و از دریچه چشم آنها به دنیا بنگرد و حداقل در قصه حق آنها را از دنیای بزرگتر سالار پس بگیرد.

به گزارش کودک پرس ، معصومه یزدانی در زمینه وضعیت تالیف کتاب کودک و نوجوان گفت: امروزه جمله «بازار کتاب تالیف کساد است و بازار کتاب ترجمه پر رونق!» برای بسیاری از دست اندرکاران تولید کتاب کودک و نوجوان آشناست. در علت‌یابی آن نیز نویسندگان، نوک پیکان را به سمت مترجمان و ناشران می‌چرخانند و ایشان را متهم به تغییر ذائقه­ مخاطبان کودک و نوجوان ایرانی می­‌کنند، چون که به خاطر هزینه­ کمتر، کتاب ترجمه را بر تالیف ترجیح می‌­دهند. مترجمان و ناشران هم متقابلا نویسندگان را هدف قرار داده و از ضعف تکنیک و دور بودن آثارشان از نیازهای کودک و نوجوان امروز گله می­‌کنند که البته درباره­ بسیاری از آثار تالیفی صدق می­‌کند.

این نویسنده افزود: مسلما نویسنده‌­ای که از بین مخاطبان ادبیات، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را انتخاب کرده، اگر در هفتاد و هشتاد سالگی عمر پر بار خود هم باشد باید همراه و هم‌قدم مخاطبش شده، حرف دل او را بزند، با او بخندد، با او بگرید و متناسب با نیاز او خوب و بد دنیا را به او بشناساند. پس باید مانند مخاطبش که به صورت «آن لاین» زندگی خود را «آپدیت» می‌­کند به روز شده و در جهان او زندگی کند. نویسنده کودک و نوجوان نمی‌تواند بگوید کودکی من این‌گونه بوده و من فقط از کودکی خودم در کتابم حرف می‌­زنم. نویسنده کودک و نوجوان نمی­‌تواند بگوید در زمان ما این‌طور به کودکان آموزش می­‌دادند و قصه می­‌گفتند و من همان شیوه را ادامه می­‌دهم.

 

نویسنده کودک باید به نقد صریح مخاطب عادت داشته باشد

به گفته خالق مجموعه «سین‌سینا» نویسنده کودک و نوجوان باید به نقد صریح و بدون تعارف مخاطب خود عادت داشته باشد و به جای شانه بالا انداختن و «همین است که هست» گفتن، باید پذیرا باشد و از مخاطب کم سوادش بیاموزد و به جای دل به دل دادن با بزرگترهایی که مدام دنبال آموزش دادن به کودکانشان هستند، همدل کودکان شده و از دریچه چشم آنها به دنیا بنگرد و حداقل در قصه حق آنها را از دنیای بزرگترسالار پس بگیرد. همان کاری که نویسنده‌­ای مانند رولد دال در کتاب «ماتیلدا» انجام می‌­دهد. اگر نویسنده‌­ای موفق به این کار شود آن وقت است که می­‌تواند ادب و اخلاق و درست زندگی کردن را هم به مخاطبش بیاموزد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا نویسنده کودک و نوجوان ایرانی فاصله بسیاری با نویسندگان خارجی دارد، گفت: چرا نداشته باشد؟ مگر در سایر موارد هم‌سان و هم‌طراز است؟ کدام نویسنده ایرانی می‌تواند عنوان کند که شغلش فقط و فقط نوشتن است و در کنار آن نیاز به شغل دیگری ندارد؟ کدام نویسنده ایرانی می­‌تواند وقتش را فقط و فقط به خواندن و نوشتن اختصاص دهد؟ کدام نویسنده ایرانی می‌­تواند امیدوار باشد که اگر چند سال از عمر خود را پای کتابی بگذارد، آن هم در حالی که پول گرم کردن خانه‌­اش را هم نداشته باشد، با چاپ کتابش می­‌تواند نه جزو ثروتمندترین‌های جهان، که جزو آن دسته قرار گیرد که نگران امروز به فردا رساندن هزینه‌­های زندگی‌شان نیستند؟ کدام نویسنده ایرانی بعد از چند ماه صرف وقت و انرژی و خلاقیت و هنر و تجربه می­‌تواند با صدای رسا و اعتماد به نفس کامل قراردادی را رد کند که در ازای پرداخت مبلغی ناچیز _ که گاه با حقوق یک ماهه­ کارگری و کارمندی هم برابر نیست _ می­‌خواهد تمام حق و حقوق اثرش را از آن ناشر کند تا بعد هم چشم بدوزد به همت و کرم ناشر که کی و چه وقت و با چه کیفیتی اثرش را به پیشخوان کتابفروشی‌ها خواهد رساند؟ در خوشبینانه­‌ترین حالت شاید انگشت شماری.

 

وقتی نویسندگان خلاق و صاحب سبک رشد نکنند ناشران باید دست به دامن آثار ترجمه شوند
به گفته یزدانی، وقتی نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان ایرانی نمی‌­توانند فرصت کافی برای مطالعه و تمرکز و زیستن با شخصیت خود پیدا کنند، وقتی نمی‌توانند قلم روی کاغذ که می‌گذارند این امید را در دل بپرورانند که اگر این شاهکار را تمام کنند زندگی روی دیگر خود را نشان خواهد داد، چطور می­‌توانند وقت برای آموزش مستمر و به روز شدن مدام و زندگی در دل داستان‌ها داشته باشند.

این نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک در ادامه بیان کرد: بنابراین تا زمانی که نویسندگی به عنوان یک شغل شریف هنرمندانه تعریف نشود، تا وقتی که نویسنده را هنرمندی بدانند که باید با مناعت طبع پا از زمین خاکی بردارد و فقط در عالم معنوی فرهنگ و هنر سر کند و حرفی از حق‌التالیف اندک به تعویق افتاده و اجاره خانه و قبض و قسط آخر ماهش نزند، نویسندگان حرف‌ه­ای صاحب سبک و سخنی که بتوانند ادبیات کودک و نوجوان ما را ارتقا دهند رشد نخواهند کرد و اگر نویسندگان خلاق و صاحب سبک و سخن رشد نکنند ناشران و مترجمان ما هم باید دست به دامن آثار ترجمه باشند و در خوف و رجای اینکه ترجمه ایشان زودتر از ترجمه ناشر و مترجم دیگر به بازار خواهد رسید یا نه.

وی اضافه کرد: در این حالت ناشر و مترجم ما یک مصرف‌کننده صرف از ادبیات جهان خواهند بود بدون آنکه چیزی برای عرضه و برقراری بده و بستان سالم فرهنگی و اقتصادی داشته باشند. و اگر نویسنده و ناشر و مترجم همچنان در گیر این چرخه باطل باشند مخاطب روز به روز کم و کمتر سراغ کتاب چاپی، چه به شکل تالیف و چه ترجمه فارسی، خواهد رفت چرا که به ضرورت زندگی در جهان امروز، مخاطبان کودک و نوجوان تبدیل به یک نسل زبان‌دان می‌شوند و به همین دلیل چیزی نمانده است که بازار ترجمه و مترجم هم دچار رکود شود.

 

 

کتاب خواندن هفتاد درصد میزان جرائم را کاهش می­‌دهد

یزدانی در ادامه یادآور شد: اگر بازار ناشر و نویسنده و مترجم از آنچه که هست هم کسادتر شود معضلات اجتماعی دیگری دامنگیر جامعه خواهند شد چرا که به گفته آمار اگر ورزش کردن 30 در صد از میزان جرائم کم می‌­کند، کتاب خواندن هفتاد درصد از آن را کاهش می­‌دهد.

به گفته خالق «چینوت» لازم است که نه فقط نویسنده و ناشر که همه­ دست‌اندرکاران حوزه تالیف و تولید کتاب به جای متهم کردن یکدیگر، دست به دست هم داده و ذی­‌نفعان دیگری از سازمان‌ها و نهادهای مسئول از جمله آموزش و پرورش به میدان بیایند و با یک برنامه‌ریزی بلندمدت، ادبیات کودک و نوجوان ایران را یاری کنند تا رشد کند و شاخ و برگ بگیرد و ثمری که مطلوب همه است بدهد. آن وقت است که ماجرای کتاب تالیفی کودک و نوجوان تبدیل می­‌شود به یک بازی برد برد برای همه، نه فقط برای نویسنده و ناشر و مخاطب.

 

منبع: ایبنا

 

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.