به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، هوای پایتخت خشک و سرد است. شهر به دلیل تعطیلیهای پیدرپی از رونق و تکاپو افتاده است. خیابانها اگرچه مثل همیشه شلوغ اما بیسر و صداست. در مرکزیترین خیابان شهر، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری یک جلسه جمعوجور برپا شده است، جلسهای که میخواهد یک حرف تازه روی میز ادبیات ایران بگذارد. حرف تازهای که همه ما کم یا زیاد با آن سر و کار داشتهایم، اما شاید تا به حال به آن به عنوان یک موضوع جدی و اساسی نیاندیشیدهایم. غفلتی که اساساً بیت الغزل همین جلسه است؛ «نادیده گرفتن قدر و ارزش شعر و کودک و نوجوان».
با این تفاسیر، اولین «میزگرد تخصصی شعر کودک و نوجوان»، با محوریت بررسی عدم تمایل شاعران جوان به سرودن شعر کودک و نوجوان به همت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با حضور جمعی از نامآشنایان و استادان ادبیات کودک و نوجوان، عصر روز چهارشنبه ۲۶ دی ماه برگزار شد.
در این نشست مصطفی رحماندوست، کمال شفیعی، محمد دهریزی، بابک نیک طلب، انسیه موسویان، کبری بابایی، سورنا جوکار و میلاد عرفانپور حضور داشتند.
شعر کودکی که خوانده و خریده میشود
سورنا جوکار دبیر این نشست با طرح چند پرسش جلسه را آغاز کرد. سوالاتی که مسیر گفتوگو حاضران و مطلوب نهایی جلسه را چهارچوب بندی کرد. «چرا شاعران جوان به سمت شعر نمی آیند؟ مشکلاتش چیست؟ چرا در کتاب فروشیها این اشعار مخاطب ندارند؟ چرا نسل جوانتر شاعران به دنبال سرودن شعر کودک و نوجوان نمیروند و هنوز همان شاعران دهه شصتی در این حوزه مشغول هستند؟» و در ادامه افزود: من پیش از این به عنوان کتابفروش در حوزه بازرگانی کتاب فعال بودم. در ارتباط با خانوادهها و نوجوانان متوجه شدم که آنها به دنبال کتاب شعر کودک و نوجوان نیستند و آن چه که به عنوان شعر کودک خوانده و خریده میشود بیشتر شعر و بازی و آموزش مهارتهای فردی است، نه شعری آمیخته با تخیل و شاعرانگی.
فرایند تولید شعر چند لایه
در ادامه، کمال شفیعی به دستهبندی مشکلات ادبیات کودک و نوجوان پرداخت و گفت: ما برای حل این مشکلات، باید فرایند تولید شعر چند لایه داشته باشیم؛ تولید شعر، شاعر و مخاطب.
وی توضیح داد: ما هیچ وقت در ایران ساماندهی و انجمن تربیت شاعران کودکان و نوجوان نداشتیم. وقتی محصولی نمیکاری، برداشتی هم نداری. اگر در نهادهایی مانند حوزه هنری، انتشارات مدرسه و… اتفاقی میافتد به خاطر افرادی است، اما فعالیتهای پراکنده افراد جریانساز نخواهند شد.
سرودن شعر کودک، خیلی هم سخت نیست!
در ادامه برنامه، محمد مهریزی شاعر و نویسنده کودک و نوجوان درباره عدم اقبال شاعران به این حوزه گفت: به نظر من، شاعرانی که به این حوزه ورود نمیکنند، سه دسته هستند؛ دسته اول شاعرانی که پس ذهنشان شعر کودک و نوجوان را به حد کافی جدی نمیگیرند، دسته دوم شاعرانی که به صورت کلی در فضای شعر کودک نیستند و علاقهای هم به آن ندارند، دسته سوم هم اتفاقا نسبت به فضای شعر کودک آگاهی دارند و اقتضائات و دشواریهای این مسیر را میشناسند و دقیقا به همین دلیل شعر کودک نمیگویند و وارد این چالش نمیشوند.
وی افزود: یک دهه پیش، من در یک گردهمایی شعر با یکی از شاعران دسته دوم، هماتاقی شده بودم. او معتقد بود شعر کودک سرودن، خیلی هم سخت نیست. شاعران بزرگسال به الهام اعتقاد دارند، اما شعر کودک موضوع دارد و باید ساخته شود. ما با هم یک مسابقه راه انداختیم من به او موضوعی دادم تا شعر کودک بگوید. نیم ساعت بعد یک شعر به من داد. نشستیم به ویرایش کردن شعر. در ویرایش اول گفتیم این تشبیهی که شما استفاده کردی، تشبیه باید محسوس به محسوس باشد. در ویرایش دوم گفتیم این واژههایی که در شعر استفاده شده را بچه متوجه نمیشود و باید تغییر کند. چهارده بار ویرایش کردیم تا این شعر شبیه شعر کودک شود، اما بعد از چهارده بار ویرایش، تبدیل به «نظم» شد و از شاعرانگی دور شد. شعر خودم را نشان دادم و گفتم تازه شعر من همه اینها را دارد، اما باز هم معلوم نیست کودک شعر من را بپسندد!
عدم ارتباط بین شبکه شاعران شعر کودک
بابک نیک طلب نویسنده و شاعر کودک نیز، ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری نشستهای این چنینی، عنوان کرد: ما مشکل نبود شاعر حوزه کودک و مشکل شعر هم نداریم. یک نکته قابل تأمل این است که ارتباطی میان شبکه شاعران این حوزه وجود ندارد و با بازار و مخاطب نیز ارتباطی نداریم. پیشتر آموزش و پرورش کتاب را میخرید و در مدرسهها و کتابخانهها پخش میکرد، اما امروز دیگر این اتفاق نمیافتد.
زبان شعری کودک، زبانی سهل ممتنع
انسیه موسویان شاعر کودک نیز ضمن تایید گفتههای نیک طلب، بیان کرد: مخاطب چگونه باید کتاب را پیدا کند؟ تبلیغ تلویزیونی دارد؟ توزیع خوب دارد؟ اگر کار خوب تولید، معرفی و توزیع شود به دست مخاطب خود میرسد و خوانده خواهد شد.
وی ادامه داد: ما بحران مخاطب نداریم. درست است که عدهای از شاعران جوان، شعر کودک و نوجوان را در حد خود نمیدانند، اما شعر کودک علاوه بر سوژه و معلومات ادبی و… احتیاج به تجربیات کودکانه و درک عمیق آنها دارد و زبان شعری کودک، زبانی سهل ممتنع است و پیچیدگیهای خاص خود را دارد که به راحتی نیز مورد نقد قرار میگیرد.
این شاعر اهمیت تربیت و پرورش شاعران در این حوزه را یادآورد شد و گفت: یادی میکنم از ناصر کشاورز شاعر گرانقدر کشورمان که پیشتر گفتهاند، شعر کودک و نوجوان، یک تخصص است. مثلا شاعران دیگر مانند پزشکان عمومی هستند، اما شعر کودک تخصص است و برای کسب این تخصص باید مهارت و دانش کسب کنیم. من در دوره «قاصدک» که در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار میشود، تجربه بسیار خوبی از برگزاری کارگاه برای شاعران و هدایت آنها برای قلمزنی در حوزه کودک و نوجوان داشتهام.
اندر احوالات شاعری که شاعری بلد است
در بخش دیگر این میزگرد، کبری بابایی که متولی برگزاری قاصدک خانه کتاب است، حرف موسویان را ادامه داد و گفت: کسانی هستند که سالهاست کار کردند و دیده نشدند، اما با یک تلنگر امکان شکفتن دارند. شاعری که شاعری بلد است با نقد و جلسات کارگاهی پتانسیل تبدیل شدن به یک شاعر کودک را دارد و میتواند آثاری بسیار درخشان تولید کند.
وی ادامه داد: وقتی ادبیات کودک و نوجوان پیشینه چندانی ندارد ما هنوز در مرحله آزمون و خطا هستیم و زمانی که مخاطب ما جایگاهی به عنوان ادبیات کودک و نوجوان را به رسمیت نشناسد، فعالیت در این حوزه دشوار خواهد شد.
بابایی اظهار کرد: ادبیات کودک و نوجوان همیشه با واسطه به دست مخاطب اصلی خود میرسد. والدین، مربیان و معلمان، تسهیلگران این فرایند هستند؛ اول آنها کتاب را انتخاب میکنند و بعد کودک یا نوجوان آن را میخواند.
ذوقی که در شاعران باید شکوفا شود
میلاد عرفانپور به نیابت از حوزه هنری میزبان این نشست بود و ضمن اظهار امیدواری از ادامهدار بودن این جلسات، گفت: در دورههایی مثل «آفتابگردانها» برای تربیت شاعران ای کاش میتوانستیم بیشتر به این مهم بپردازیم. ما شاعران حوزه شعر بزرگسالی داریم که میتوانستند شاعر کودک و نوجوان خوبی باشند، ما باید بتوانیم این گرایش و این ذوق را هدایت کنیم تا راه خودشان را پیدا کنند و این خلاء پر شود.
لزوم ایجاد جذابیت اقتصادی را برای شاعر و ناشر
صحبت پایانی همیشه بیشتر در ذهن مخاطب نقش میبندد. حرف پایانی این نشست هم از مصطفی رحماندوست پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران شنیده شد، وی در ابتدای صحبتهای خود گفت: من بچگانه حرف میزنم.
وی ادامه داد: مشکل اصلی شعر کودک ما سیاسی و اقتصادی است، زمانی که ۳۰ میلیون نفر جمعیت داشتیم، تیراژ کتابهایمان ۵۰ هزار بود. امروز که نزدیک ۹۰ میلیون جمعیت داریم، تیراژ روی ۵۰۰ است.
این شاعر در ادامه اظهار کرد: پیشتر، من از هر کتاب خود ۱۰۰ نسخه میخریدم، اما این چند سال اخیر نتوانستم. وضعیت اقتصاد نشر خراب است. شاعران وارد این فضا نمیشوند چراکه آینده اقتصادی ندارد، البته عوامل سیاسی هم در این موضوع دخیل است.
رحماندوست بیان کرد: شاعر کودکی داریم که شعر دستوری میسراید و از کلماتی استفاده میکند که برای کودک قابل فهم نیست. نکته این است که این شاعر از این کلمات استفاده میکند چراکه به او این کلمات دیکته شده است. پیشنهاد میکنم برای توزیع کتاب تلاش کنید تا تیراژ بالا رود. نویسنده هم برای تولید کار خوب، امید پیدا میکند. اگر کار خوب به دست خانواده برسد، جای خود را پیدا میکند و ما باید جذابیت اقتصادی را برای شاعر و ناشر ایجاد کنیم.
این شاعر پیشکسوت، در پایان ضمن اشاره به فعالیتهای حوزه هنری برای تربیت شاعران گفت: امروزه هیچ نهادی عهدهدار باسواد کردن شاعران کودک و نوجوان نیست اما اینجا پتانسیل این امر را دارد و میتواند در تربیت شاعران کودک جریانساز شود.
ارسال دیدگاه